ثبت و نشر میراث فرهنگی سرزمین خورشید
یکشنبه 4 آبان 1404
جنرال علی دوست خان هزاره
همرسانی این کتاب:

خاطرات خودنوشت جنرال علی دوست خان هزاره

350.000 تومان

گزینه‌های خرید:
دربارهٔ کتاب

خانه کتاب افغانستان/کتابستان/تاریخ شفاهی/خاطرات خودنوشت جنرال علی دوست خان هزاره

خاطرات خود نوشت فرقه مشر جنرال علی دوست خان هزاره جزو معدود کتابهایی است که از حدود یک قرن پیش اکنون به دسترس ما قرار گرفته است.

علی دوست متولد ۱۲۵۷ شمسی در ولسوالی شهرستان دایکندی است که دوران کودکی اش را همزمان با حکومت جور و ستم عبدالرحمان در سکدیز پنجاب سپری کرده است. از این که ایشان در زمانه عبدالرحمان زیسته و قسمتی از فجایع آن دوران را با تمام وجود لمس کرده، اندکی پس از ستم عبدالرحمان (۱۲۵۸-۱۲۶۹) اقدام به نوشتن خاطرات خود کرده است.

عبدالرحمان برای سرکوب هزارستان، از علمای درباری وقت فتوای تکفیر هزاره ها و شیعیان را گرفت و این فتوای تاریخی سبب شد جنگ علیه هزاره ها  تقدس یابد و ارمغان مثلث جهاد، غنیمت و اسارت را در پی داشته باشد. باصدور این فتوا بود که سربازان عبدالرحمان برای کشتن هزاره ها انگیزه ی دینی پیدا کردند و در واقع با کشتن و تاراج هزاره ها افزون بر کسب غنایم وکنیز و غلام امید و آرزوی پاداش اخروی و رسیدن به بهشت را نیز داشتند وبرای به دست آوردن آن با همدیگر مسابقه می گذاشتند. چنین بودکه فجایع  غیر قابل تصوری به نام دین و جهاد خلق شد و عبدالرحمان و سپاهیان او خود را غازی و فاتح میدان خواندند. گذاشتند.

عبدالرحمان به دلیل این که هیچ رد پایی از او و سپاه وی برجا نماند، حکم داد که قریه به قریه ی هزارستان را بگردند و هر قلم و صاحب قلم و افراد باسواد و تحصیل کرده و شیخ و آخوند و جهان دیده و زوار و کربلایی و حاجی و هر کاغذ و نوشته ای را قربتاً الی الله نابود کنند تا هیچ روایت گری باقی نماند که فجایع آنها را روایت کند.

براساس اسناد دولتی حاکمان مستبد، افغانستان در دوره ی عبدالرحمان بیش از ۶۵ درصد هزاره ها به شمول قریب به اتفاق تحصیل کردگان و نویسندگان این مردم قتل عام شده و سرزمین و جایداد و اموال آنها غصب شده است. با این حال، شاهکار «سراج التواریخ» از علامه فیض محمد کاتب هزاره و تک نگاری هایی چون خاطرات فرقه مشر جنرال علی دوست خان هزاره که تاریخ آن دوران را روایت کرده، همچون معجزه ای است که تاکنون باقی مانده است. چنین آثاری مکتوب همراه با تاریخ شفاهی که در حافظه ها مانده و سینه به سینه نقل شده و به ما رسیده به خوبی توانسته اند رخدادهای تراژدیک و نسل کشی آن دوران را با روش منحصر به فرد و هنرمندانه در قالب مذمت ظاهری همراه با بیان حقایق برای آیندگان به یادگار بگذارند.

علی دوست در سنین نوجوانی برای زنده ماندن پنجاب را ناامیدانه ترک گفت و با تحمل رنجهای فراوان ابتدا به سمت روسیه حرکت کرد تا از مرزهای شمالی از کشور خارج شود. اما عمال عبدالرحمان مانع عبور او شدند و او را به زندان افکندند. علی دوست با فرار از زندان این بار مسیر جنوب را در پیش گرفت و سرانجام با تحمل سختیهای فراوان خود را به هند بریتانوی رساند و جذب «هزاره پنیر» شد.

هوش خدادادی، تصمیم جدی و پشتکار بی وقفه ی او باعث شد تا بتواند در زمان اندک، شایستگی خود را به همه اثبات سازد و پله های نظامی و ترقی را یکی پی دیگری با سرعت طی کند. جنرال علی دوست هرجا قدم گذاشت و مأموریتی به او سپرده شد، پیروز برگشت و مدالهای شجاعت و صداقت را به سینه آویخت.

باری، جنرال علی دوست خان در جنگ جهانی اول شرکت کرد و در آن جنگ در فرانسه به شدت زخمی شد. آنگاه برای تداوی به هند برگشت. علی دوست درد قومش را در سینه داشت و برای عزت و اقتدار قوم سخت تلاش کرد. او همواره به وطنش می اندیشید و به دنبال فرصتی بود که به وطن بازگردد و در خدمت کشور و مردمش باشد.

چنین بود که در سال ۱۳۰۶ خورشیدی به دعوت امان الله خان به وظن برگشت و بعد از سقوط سقوی در سال ۱۳۱۳ خانواده اش را نیز به کابل آورد. سرانجام فرقه مشر جنرال علی دوست خان هزاره پس از نوشتن خاطراتش در سال ۱۳۱۴ داعی حق را لبیک گفت و در کارته سخی کابل به خاک سپرده شد.