ثبت و نشر میراث فرهنگی سرزمین خورشید
چهارشنبه 21 آبان 1404
همرسانی این کتاب:

نگاهی به جنبش های سیاسی در افغانستان

700.000 تومان

گزینه‌های خرید:
دربارهٔ کتاب

خانه کتاب افغانستان/کتابستان/سیاسی/نگاهی به جنبش های سیاسی در افغانستان

 

یادداشت ناشر
این کتاب، خواننده را با دغدغه های جدی ابوذر غزنوی در عرصه فعالیت سیاسی و اجتماعی آشنا می کند. همچنین برشهایی از تاریخ سیاسی و اجتماعی شکل گیری جریانها، جنبشها و احزاب گوناگون در جهان و کشور را با تمرکز بر جایگاه آنها در هزارستان در طول سده گذشته بازتاب می دهد.
در همین راستا، با زندگی شماری از مبارزان سیاسی و اجتماعی مردم هزاره در این دوران آشنا می شویم که خود منبعی دست اول به شمار می رود و برای اهل پژوهش و فرهنگ بسیار سودمند است. چون انتشار یادداشتهای ابوذر غزنوی در مورد احزاب و جریانهای سیاسی به همراه یادنامه بزرگان فرهنگی و اجتماعی هزاره ها از حوصله یک جلد کتاب خارج بود، پس از مشورت با گروه کارشناسان علمی تصمیم گرفتیم مهمترین مطالب مورد نظر در این بخش را گردآوری و برای چاپ در قالب یک جلد کتاب آماده کنیم. چاپ بقیه مطالب این بخش و دیگر مطالب باقی مانده از ابوذر را به فرصتی دیگر وانهادیم…
… هنگامی که پیش از فروپاشی دولت در کشور در حال آماده سازی این کتاب بودیم، شانزده دفتر از دیگر یادداشت های شهید ابوذر غزنوی به دست ما رسید. یادداشت های جدید علاوه بر خلاصه سازی مطالب دیگر کتابهایی که ابوذر مطالعه کرده است، یادداشتهایی مهم هستند و گاه داستان واره هایی از روزهای تلخ تاریخ هزاره ها در ارزگان…
دیباچه
شهید ابوذر غزنوی یکی از کسانی است که در تاریخ معاصر سرزمین ما، از میان ده ها نیاز اجتماعی مردم، کمبود متن بومی را به صورت واقعی درک کرده بود. این درک که با درد عمیق همراه بود در یادداشت هایی که از او بر جا مانده بازتاب یافته و او را در میان هم عصران و همگنانش یگانه ساخته است.
هم نشینان ابوذر در خاطرات خود یادآوری کرده اند که وی مشتاق فرهنگ و کتاب خواندن و نوشتن بود و اهل قلم و فرهنگ را ارج می نهاد؛ نه تنها خودش همیشه می نوشت. بلکه همراهان خود را به کتاب خواندن، نوشتن، یادداشت نویسی و خاطره نویسی تشویق می کرد.
علاقه فراوان و سیری ناپذیر ابوذر به آموختن، خواندن و نوشتن، در نوشته هایش نیز پیداست. سخی داد هاتف و برادرش، علی جان قاسمی، هر دو خطی خوش داشتند و برای بازنویسی یادداشت های ابوذر با وی همکاری می کردند. هاتف می گوید: در عمرم کسی را به اندازه ابوذر ندیدم که تشنه آموختن و کار فرهنگی باشد. وقتی در بامیان با ابوذر بودم، با همه مشغله های روزانه که داشت، هر شب تا ساعت دو و سه بامداد مطالعه می کرد. در عکسهای به جا مانده از ابوذر نیز بر خلاف بیشتر فرماندهان و رهبران جهادی که اسلحه به دست هستند، همیشه کتابی در دست او یا اطرافش دیده می شود. خودم نیز کتاب «پژوهشی در تاریخ هزاره ها»، نوشته حاج کاظم یزدانی را نخستین بار در دست ابوذر دیدم. آن زمان میگفتند این کتاب اولین نسخه از چندین کتابی است که از پاکستان رسیده و تازه در اختیار ابوذر و پایگاه شهید مظفری سازمان نصر قرار گرفته است.
ابوذر پیش از این بیشتر به عنوان فرمانده نظامی در میان مردمش شناخته می شد و دریغا که حتی یاران نزدیکش، آن گونه که بایسته است، روح فرهنگی سرکش و تشنه آموختن ابوذر را کشف نکردند و نفهمیدند و تا بود تنها دلاوریهای رزمی و اخلاص او در جبهه جنگ، ورد زبان مردم شده بود.
از طرفی چون زمانه، آبستن جنگ و پیکار بود، هر چه بود از جبهه و جنگاوری ایشان گفته می شد. به همین دلیل در اولین روزهای تشکیل حزب وحدت اسلامی افغانستان به رهبری شهید عبدالعلی مزاری،  وی به عنوان معاون کمیته نظامی انتخاب شد. استاد سید عباس حکیمی می گفت:«در شورای مرکزی، همه متفق بودند که ابوذر غزنوی با کارنامه و کاریزمایی که دارد، مستحق رئیس شدن در کمیته نظامی است. اما از آن جا که حزب وحدت به شکل ائتلافی و متشکل از چندین حزب تشکیل شد، بخش نظامی به پاسداران جهاد اسلامی تعلق گرفت و این گونه آقای شهید صادقی نیلی از آن حزب به عنوان رییس کمیته و شهید ابوذر، معاون وی برگزیده شد…
..ابوذر نوشته است:«من که مدعی نویسندگی و نگارش نیستم، ولی بر حسب برنامه پایگاه شهید رضایی دست به قلم بردم و در لابه لای اوراق، یادداشتهایی را از مدارک و مآخذی که سالها در پی جمع آوری آن بودم جمع بندی کردم. آخرین روزهایی که یادداشت های خود را منظم کرده به جمع تحقیقی پایگاه ارائه کردم، حاوی هزار صفحه یا هزار فیش بود که قسمت اعظم آن بیوگرافی سرداران جهادی هزاره جات را در اواخر قرن نوزده احتوا می نمود. بیوگرافی فیضو خان قره باغ، قاضی عسکر دایه، تاجی خو، قلندر، حیدر خوی دره پالان، میرزا اقبال گل خار، نعیم خان تیری دهراوود، بنیاد خان جرس، سردار عظیم خان سه پای، میر محمد ایلخانی یکاولنگ، میر یزدان بخش بهسودی، سید جعفر دره کیان، درویش علی خان قلعه نو و… در پاراگرافها و عنوانهایی بود که ذیل آن فرازهایی از زندگی آن شخصیتهای ملی و سرداران جهادی هزاره جات از روی منابع و مآخذ تاریخی جمع بندی شده بود.
این متون را مطابق به ذوق و علاقه ای که نسبت به تاریخ هزاره جات و چهره های شاخص هزاره داشتم، انتخاب و با پشتکار مفرط، آن را تنظیم نمودم. علاوه بر آن، مجموعه مقالات تاریخی، سیاسی و ادبی غرجستان را دسته بندی نموده، در سه جلد تنظیم کردم و برای هر یک از آن مقدمه مطوّلی نوشتم و در اختیار مجمع فرهنگی پایگاه قرار دادم.
گر چه کار ما از نظر فنی و علمی ناقص بود ولی دوستان فرهنگی پایگاه آن را به دیده  تحسین و قدر نگریستند. به امید آن روز که این نوشته ها همراه با باقی ورق پاره هایی که در طول چهارده سال انقلاب جمع بندی شده که مجموعا بیش از یکصد و هفتاد جلد کتابچه صد صفحه ای است، به زیور طبع آذین بندد».