300.000 تومان
خانه کتاب افغانستان/کتابستان/تاریخ شفاهی/بی سانسور
فراز و فرودهایی سیاست ورزی، دولت سازی و صلح گرایی پسا بن
پشت جلد کتاب
محمد عمر داوودزی یکی از کارگزاران و مقامهای ارشد در حکومت حامد کرزی و محمد اشرف غنی بوده است. بی سانسور روایتی از چگونگی سقوط دولت افغانستان است. در این کتاب داودزی به مسائل و تحولات عدیده ی سیاسی – امنیتی و نقش و جایگاه او در تحولات بیست سال اخیر پرداخته است.
داوودزی در بیست سال نظام جمهوریت در سمتهای رئیس دفتر حامد کرزی سفیر در ایران و پاکستان، وزیر امور داخله و نماینده ی خاص رئیس جمهور اشرف غنی در پاکستان کار کرده و پیش از احراز کرسیهای دولتی به عنوان کارمند ارشد محلی سازمان ملل متحد در پاکستان و عراق نیز وظیفه اجرا نموده است.
کتاب روایتهای زیادی از شکل گیری دولت و نهادسازی در فضای پس از بن پروسههای سیاسی و دموکراتیک مانند انتخابات، حکومت داری و سیاست ورزی حامد کرزی، جنجالها و اختلافات درون دولتی و رازهای ناگفته ی زیر پوست ارگ، فراز و نشیب دیپلوماسی و روابط با ایران و پاکستان مداخلات و دست اندازی جامعه جهانی به ویژه آمریکا در روندهای سیاسی و تعیین و برکناری مقامهای دولتی و نتایج پروسه های سیاسی و دموکراتیک می باشد.
پیش گفتار نویسنده
در سال ۲۰۱۲ زمانی که به حيث سفیر و نماینده ی خاص به پاکستان فرستاده شدم با سفیر فلیپین در اسلام آباد دیداری داشتم و کتابی تحت عنوان آمریکایی شدن مانیلا را برایم داد. سفیر گفت که لطفا کتاب را پس از مطالعه با رئیس جمهورتان شریک سازید و افزود که اگر مانیلا پایتخت فلیپین را جایگزین کابل کنید، در می یابید که کتاب همه اش در مورد کابل است.
او گفت که فلیپین یگانه مستعمره آمریکا در جهان بود. آمریکا یک کشور آزاد به معنی واقعی است و استعمار و انضمام یک کشور دور یا نزدیک مناسب حال و زیبنده فرهنگ آمریکایی نیست. زمانی که آمریکایی ها در فلیپین بودند، کشور به دو جناح تقسیم شد. جناح و محور اول کسانی بودند که حضور آمریکا را یک فرصت تلقی کرده و خواهان استفاده بهینه از کمکهای سخاوت مندانه ی امریکا بودند و به این باور بودند که باید از این کمک ها در امر توسعه و بازسازی کشور استفاده صورت گیرد.
گروه دوم کسانی بودند که امریکا را استعمارگر قلمداد نموده تصمیم به مبارزه و نبرد در برابر آمریکا را داشتند. در پایان کار، امریکا خسته شد و کشورما را ترک کرد. برای این دو جناح که که توسط امریکا کنار گذاشته شدند، کار کردن در کنار یکدیگر خیلی دشوار بود.
مشوره من به شما و از طریق شما به رئیس جمهورتان این است که شما و طالبان دو جناح هستید که احتمالا با خروج آمریکا می توانید با یکدیگر کار کنید. هیچ گاهی به امریکاییها باور نکنید که می گویند ما دایما در کنار شما می مانیم، مخاصمات را تا آن حد نسازید که با خروج آمریکا، کار کردن در کنار یکدیگر را دشوار سازد.
اگر سفیر هنوز هم در قید حیات باشد و کتاب من را بخواند شاید ایمیلی بفرستد که ببین برای تان گفته بودم. چرا این کتاب خاطرات را مینویسم؟
زمانی که رئیس دفتر رئیس جمهور کرزی بودم به ندرت ساعت هشت به خانه می رسیدم و خبرهای ساعت هشت تلویزیون ملی یا دولتی را میدیدم تا ببینم در سایر بخشها و ارگانهای دولت چه خبر است؟ زمانی که پوشش های خبری ارگ را می دیدم احساس تقصیر می کردم. زیرا خبرها دست کاری میشدند و بسیاری وقتها واقعیتها در پشت سرخطهای خبری کتمان می شدند.
من تولید کننده های خبر و سخنگویان حکومت را ملامت نمی کنم، زیرا آنها مسائلی را نشر می کردند که ارگ برایشان می فرستاد. با این وجود من یک مکلفیت قوی در ذهنم داشتم و با خود عهد کردم که روزی حقایق را با مردم شریک می سازم و به همین خاطر در تمام جلساتی که اشتراک می نمودم، یادداشت برداری کردم، بخشی از یادداشتها که توسط دفترم توحید شده بودند در آرشیفهای ارگ و بخش مناقشه برانگیز و جنجالی آن را با این فرضیه که روزی با مردم شریک می سازم را با خود در خانه نگهداری کردم و آن روز فرا رسید.
بی گمان نوشتن این کتاب فرصتی است تا از تقصیرات خود بکاهم. باید اذعان کرد که هنوز بخشهایی را در هاله ای از سانسور نگهداشتم، زیرا هنوز وقت و زمان مناسب برای افشاگری آنها نیست و اگر خدا بخواهد بخش های سانسور شده را در فرصت دیگری به شکل مکمل این کتاب می نویسم. در این ،کتاب بخشهایی را شریک می سازم که به نظرم مخرب و صدمه زننده منافع ملی کشور نیستند.
محمد عمر داوودزی
می ۲۰۲۳، دوبی