ثبت و نشر میراث فرهنگی سرزمین خورشید
جمعه 25 مهر 1404
حکایت حضور
همرسانی این کتاب:

حکایت حضور (خاطرات عزیزالله شفق)

1.450.000 تومان

گزینه‌های خرید:
دربارهٔ کتاب

خانه کتاب افغانستان: کتاب حکایت حضور (خاطرات عزیزالله شفق)

پرده هایی از نیم قرن زندگی و خاطره

«پس از دیدارهای مکرر با حکمت یار شبی هم مرا به خانه شخصی خود دعوت کرد. او در مهمان خانه و اتاقهای آن که در زیر زمین قرار داشت بسیار ساده و بدون تشریفات و تجمل زندگی می کرد و برخوردش هم بسیار خودمانی بود. در آن جا مرا با عبدالله عزام آشنا کردکه نان شام را با همدیگر خوردیم. عزام که فردی شاداب و خوش برخوردبا سیمای خندان بود. از صمیمیت میان حکمت یار و ما اظهار خوشی و رضایت کرد گفته می شد عزام …»

………………………… بخشی از متن کتاب ………………………..

حکایت حضور
حکایت حضور: عزیزالله شفق

 

جلد نخست این اثر، از زادگاه و دوران کودکی نویسنده آغاز شده و سپس به مراحل مختلف تعلیم و تربیت او می‌پردازد. سفر به مناطق گوناگون، ارتباط با مردم، سخنرانی و منبر، ورود به کابل و آغاز فعالیت‌های سیاسی، دستگیری در سال ۱۳۵۷ و زندانی شدن در پلچرخی و دهمزنگ، از جمله وقایعی است که در این بخش شرح داده شده است. نویسنده در ادامه، از دوران پس از آزادی، زندگی مخفیانه در کابل و تلاش‌هایش برای بازسازی جریان‌های سیاسی سخن می‌گوید؛ از تأسیس حزب حسینی، انحلال آن و سپس شکل‌گیری سازمان نصر، جریانی که در تحولات سیاسی افغانستان نقشی تأثیرگذار داشت.

جلد دوم کتاب، بیشتر بر فعالیت‌های سازمان نصر، سفرهای نویسنده به جبهات مختلف و تعاملات او با دیگر گروه‌ها تمرکز دارد. سفر به هزارستان و نقاط مرکزی افغانستان، دیدار با فرماندهان و رهبران جریانات مختلف، مذاکرات با سران حزب پاسداران و روند شکل‌گیری حزب وحدت، بخش‌های مهم این جلد را تشکیل می‌دهد. نویسنده در ادامه، به ترک هزارستان، عزیمت به مالستان و جاغوری، خروج مخفیانه از کشور و سفر به پاکستان می‌پردازد. ملاقات با گلبدین حکمتیار، رهبر حزب اسلامی، و دیدار با شخصیت‌های سیاسی مقیم پیشاور، از دیگر رویدادهایی است که در این بخش روایت شده است. سرانجام، سفر به تهران، آشنایی با جریان‌های فعال آنجا، ازدواج و عزیمت به مشهد برای ماه عسل، آخرین فصول این خاطرات را رقم می‌زند.

«حکایت حضور» نه تنها روایت زندگی یک شخصیت سیاسی، بلکه آیینه‌ای از فراز و نشیب‌های تاریخ معاصر افغانستان است؛ داستانی از مبارزه، ایستادگی و تلاش برای تحقق آرمان‌هایی که سرنوشت یک نسل را شکل دادند.

 

 

بخشی از سخنرانی دکتر امان الله فصیحی در مراسم رونمایی کتاب در قم (۱۴۰۴) 

در محور اول حکایت حضور، ما را به ریشه‌ها و بستر اجتماعی شکل‌گیری شخصیت استاد شفق می‌برد. روایت خاطرات دوران طفولیت و نوجوانی در بستر جامعه‌ی بومی، مانند تجربه‌ی آموزش در مکتب روستایی یا مواجهه با رویدادهایی چون ظهور «مازار نو»، نشانه‌های اولیه‌ی شکل‌گیری نگاهی پرسشگر و حتی نقادانه به نهادها و سنت‌های موجود در مقیاس محلی را در خود دارد. این خاطرات بنیادین، در واقع بستر اولیه برای رویکرد انتقادی است که بعدها در زندگی ایشان بسط می‌یابد.

محور دوم کتاب حاوی نقطه‌ی عطف در فرآیند بلوغ فکری و آغاز کنشگری، دوران تحصیل در کابل است. در این مقطع پرالتهاب، استاد شفق درگیر فضای مبارزات سیاسی دانشجویی می‌شوند. جذب شدن به فضای مبارزات دانشجویی و مشارکت در تظاهرات دانشجویان، نه تنها آغاز ورود ایشان به عرصه‌ی مبارزه‌ی عملی و میدانی است، بلکه مواجهه‌ای مستقیم با چالش‌های کلان اجتماعی و سیاسی زمانه را رقم می‌زند. همزمان با این فعالیت‌ها، تحصیل ایشان در حوزه کابل و تجربه‌ی زیسته‌ی این محیط، به شکل‌گیری نگاهی نقادانه نسبت به فضای فکری حاکم بر حوزه و ساختارهای آموزشی و اجتماعی آن زمان منجر می‌شود. این دوگانگی در تجربه – حضور در فضای پویای دانشگاهی/سیاسی و فضای سنتی‌تر حوزه – زمینه‌ساز شکل‌گیری یک بینش ترکیبی وعمق نقادانه‌ی خاص در ایشان می‌شود.

در این بستر فکری و سیاسی و مخصوصا پس فوت آیت‌الله حکیم تحول پارادایمیک در مرجعیت، نقطه‌ای حیاتی در مسیر آقای شفق و همفکرانشان می‌گردد. پس از ین انتخاب مرجع تقلید نه صرفاً یک انتخاب فقهی، بلکه یک کنش عمیقاً سیاسی، هویتی و معرفتی است. عبوری قاطع از مرجعیت سنتی صرف به سوی مرجعیتی که مبارزه و سیاست در تار و پود آن تنیده است. این نقطه، اهمیت ویژه‌ای در شکل‌گیری نگاه انقلابی و مبارزاتی استاد شفق دارد.

رونمایی کتاب حکایت حضور در قم
رونمایی کتاب حکایت حضور در قم/امان الله فصیحی

پس از دوره کلیدی کابل، سیر روایت به سفرها و حضور در مراکز فکری و حوزوی مهم خارج از کابل مانند مشهد،قم و ایران منتقل می‌شود. در این مسیر جدید، آقای شفق با شخصیت‌های کلیدی متعدد ارتباط، آشنایی و نشست و برخاست پیدا می‌کنند که این امر آغازگر محور سوم حکایت ایشان است.

خاطرات ملاقات با شخصیت‌هایی مانند شهید عبدالعلی مزاری برای بار دوم، پس ملاقات اول در بغلان و ملاقات با شخصیت‌های طراز اول انقلاب ایران و شخصیت‌های مبارز کشور، نه صرفاً ملاقات شخصی، بلکه نقاط عطف در شکل‌گیری شبکه‌های سیاسی، انتقال اندیشه و تصمیم‌گیری برای مبارزات آینده هستند. این خاطرات، تجربه‌ی فردی ایشان از این تعاملات را روایت می‌کنند و همزمان، عنصری کلیدی در حافظه‌ی جمعی جریان‌های فکری و سیاسی آن دوره محسوب می‌شوند. این محور با تشکیل روحانیت نوین آغاز و با عبور از حزب حسینی و جنبش مستضعفین افغانستان به سازمان نصر می‌رسد که نقطه اوج این بخش، روایت تکوین، تکامل و کارکردهای سازمان نصر افغانستان و فعالیت‌های مرتبط با آن چون تأسیس شورای ولایتی کابل با محوریت شهید والامقام ضامن‌علی واحدی، جبهه‌ی بغلان و سمنگان، جبهه‌‌یپروان و ترکمن، جبهه بهسود و انقباض و انبساط‌های درونی سازمان نصر است. این محور نشانگر خلق یک سازمان بر اساس تفکر انتقادی و اراده‌ی جمعی برای مبارزه است.

در محور چهارم، کتاب با روایت مواجهه با وقایع کلان و ورود به مبارزه میدانی، قدرت خاطره را به مثابه‌ی شاهد و ناقد تاریخ و بازنمای حافظه‌ی جمعی مقاومت به نمایش می‌گذارد. روایت وقایعی مانند کودتای محمدداوود خان و فصل محوری چگونگی آغاز جهاد و مقاومت پس از کودتای ۷ ثور ۱۳۵۷، نمونه‌های قدرتمندی از نقش خاطره در نقد تاریخ رسمی و ارائه روایت متقابل از میدان عمل هستند. روایت کتاب از این وقایع، نه صرفاً بازگویی خشک تاریخ، بلکه بازنمایی تجربه‌ی زیسته‌ی شوک، ستم، و تصمیم به مقاومت است که توسط بسیاری از جامعه‌ی ایشان تجربه شده است. خاطرات زندانی شدن مبارزان مسلمان از جمله شخص ایشان در زندانپرچرخی و دهمزنگ نیز در همین راستا قرار می‌گیرند. این خاطرات، به طور همزمان، هم فردی‌اند و هم عنصری کلیدی در شکل‌گیری و بازتولید حافظه‌ی جمعی یک جامعه از مقاومت در برابر ستم.

پس از شکل‌گیری شخصیت و ورود به عرصه‌های فکری و سیاسی و آغاز مبارزه فکری، سیاسی، نظام و فرهنگی در قالب سازمان نصر در پی وقایع کلان، کتاب به مراحل عملی‌تر و پرچالش‌تر این مسیر می‌پردازد و در اینجا، بُعد نقد درون و بازنگری انتقادی در خاطرات استاد شفق برجسته می‌شود.

محور پنجم به فعالیت‌های میدانی، نظامی و عملیاتی و محور ششم به چالش‌ها، مخاطرات و هزینه‌ها اختصاص دارد. این خاطرات فراتر از صرفاً شرح نبردها یا سختی‌ها می‌روند. عناوینی مانند انتقال محموله سلاح یا عملیات‌های میدانی در جاهای مختلف نه تنها شجاعت و درگیری عملی را نشان می‌دهند، بلکه می‌توانند زمینه‌ی طرح چالش‌های تصمیم‌گیری، هماهنگی، و خطرات مستمر باشند. روایت دستگیری‌ها و زندان‌ها به خوبی هزینه‌های مادی و معنوی این مسیر را به نمایش می‌گذارد. اینجاست که خاطره، تنها روایتی توصیفی نیست، بلکه با روایت این چالش‌ها و هزینه‌ها، مبنایی برای تأمل و نقد فراهم می‌کند.

محور هفتم در خاطرات آقای شفق، نمایشگر اوج بُعد نقادانه درونی اوست. این بخش‌ها صرفاً به شرح وقایع نمی‌پردازند، بلکه به تحلیل و ارزیابی انتقادی تصمیمات سازمانی و چالش‌های درونی می‌پردازند. این نگاه خوداندیشانه، نه تنها فردی، بلکه بازتاب‌دهنده نقدها و دغدغه‌های موجود در حافظه جمعی یک جریان مبارز است.

ایشان در این بُعد درونی، به چهار نوع مبارزه فکری و نقد می‌پردازند که شامل نقد ارتجاع مذهبی است که از دوران تحصیل آغاز و به تأسیس مدرسه جامعت السلام انجامید و با الگوگیر از کاتب و سید اسماعیل بلخی و با حمایت بی‌دریغ مرحوم آیت الله صادقی پروانی، شهید محمداسماعیل مبلغ و مرحوم آیت الله محقق کابلی همراه بود. همچنین به نقد اشراف طبقاتی چون خوانین جامعه هزاره می‌پردازد. علاوه بر آن، نقد کلیت تفکر و جریان‌های فعال جامعه هزاره را مطرح می‌کند. و در نهایت، به نقد تصمیمات و رفتارهای درون جریان خودی، مثل اشتباه استراتژیک در حذف محور کویته یا نقد تندروی‌ها می‌پردازد که این بخش به وضوح نشان‌دهنده‌ی صداقت و پویایی فکری ایشان است.

این محور نقادانه مؤید آن است که خاطرات آقای شفق، فراتر از روایت، حاوی نگاهی عمیقاً خوداندیشانه و نقادانه به مسیر طی شده، ضعف‌ها، قوت‌ها و چالش‌های درونی مبارزه است.

سرانجام، محور هشتم (پیامدها، انتقال تجربه و نگاه به آینده)، خاطرات را به زمان حال و آینده پیوند می‌زند. تلاش برای انتقال پنهانی افراد اثرگذار به داخل و بازگشت به وطن پس از هر سفر به بیرون روایتگر تلاش برای حفظ دستاوردها و آمادگی برای تحولات جدید بوده است. در این بخش، خاطره به منبعی برای انتقال درس‌ها و تجربیات تبدیل می‌شود. این انتقال، خود فرآیندی برای تغذیه‌ی حافظه‌ی جمعی نسل‌های آینده و زمینه‌سازی برای نقدهای آتی و کنش‌های پیش رو است.”