ثبت و نشر میراث فرهنگی سرزمین خورشید
جمعه 25 مهر 1404
و کوهستان طنین انداز شد
همرسانی این کتاب:

و کوهستان طنین انداز شد

350.000 تومان

گزینه‌های خرید:
دربارهٔ کتاب

خانه کتاب افغانستان / رمان/ و کوهستان طنین انداز شد

و کوهستان طنین انداز شد (And the Mountains Echoed) رمانی نوشته خالد حسینی، نویسنده افغانستانی-آمریکایی است که ریورهد بوکس آن را در سال ۲۰۱۳، در ایالات متحده منتشر کرد. این رمان درباره عبدالله و پری، خواهر و برادر افغانستانی است که در روستایی به نام شادباغ زندگی می‌کنند و پدرشان تصمیم می‌گیرد پری را به کابل ببرد تا او را به خانواده ثروتمند وحدتی بفروشد. فروختن پری نقطه آغاز داستان است و این اتفاق روایت‌های دیگر را به هم گره می‌زند.

ایده نگارش این رمان زمانی به ذهن حسینی رسید که به افغانستان سفر کرده بود. او تلاش کرد تا به‌کمک سفرهایش به افغانستان و تجربه‌هایی که در آنجا داشت، ساختار کلی رمان را بسازد. حسینی در آغاز قصد داشت داستانی خطی بنویسد اما با پیشرفت نگارش رمان تصمیم گرفت تا روندی دیگر را در پیش بگیرد. این نویسنده برخلاف سبک بادبادک باز و یک‌هزار خورشیدرو، در این رمان از تمرکز بر روی یکی از شخصیت‌ها دوری کرده و رمان را به‌مانند یک مجموعه داستان کوتاه نوشته‌است که هر فصل از رمان، از زاویه دید شخصیت متفاوتی روایت می‌شود. نام این رمان با الهام از یکی از بخش‌های شعر «ترانه پرستار» سروده ویلیام بلیک انتخاب شده‌است. سرانجام، و کوهستان به طنین آمد در مه ۲۰۱۳ منتشر شد و نسخه کتاب صوتی آن نیز در همان ماه انتشار یافت که راویان آن خالد حسینی، نوید نگهبان و شهره آغداشلو بودند.

این رمان روایتگر رخدادهای سال‌های ۱۹۵۲ تا ۲۰۱۰ است که از شادباغ آغاز می‌شود اما به مکان‌های دیگر نیز کشیده می‌شود.

صبور، کشاورزی فقیر از روستای تخیلی شادباغ، تصمیم می گیرد دختر سه ساله خود، پری را به زوج ثروتمند و بدون فرزندی در کابل بفروشد. این تصمیم، پسر ده ساله او عبدالله را که بعد از مرگ مادرشان در اثر زایمان از پری مراقبت کرده است، ویران می کند. فصل های بعدی مشخص می کند که شرایط چگونه خواهد شد: نامادری بچه ها، پروانه، در مقایسه با معصومه خواهر دوقلوی زیبایش کمتر مورد توجه بود. روزی از روی حسادت عمدا به معصومه صدمه زد که منجر به پاراپلژی او شد . پروانه پس از این حادثه چندین سال از خواهرش مراقبت کرد تا اینکه معصومه از او خواست تا کمک کند او خودش را بکشد و سپس با صبور ازدواج کند. برادر بزرگترشان، نبی، برای کار نزد آقای وحدتی – مردی ثروتمند – به کابل رفت و در آنجا شیفته نیلا، همسر او شد. بعد از اینکه نیلا در مورد ناتوانی شان از بچه دار شدن ابراز نگرانی کرد، نبی ترتیب فروش پری را به آن زوج داد…